دیکشنری
داستان آبیدیک
خوشه جغرافیایی
english
1
Industrial engineering
::
Geographical cluster
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
خوشمزه
خوشمزه کردن
خوشنام
خوشنامی
خوشنوا
خوشنود
خوشنودی
خوشه
خوشه یابی
خوشه بندی
خوشه بندی توزیع شده
خوشه بندی دوتایی
خوشه بندی دینامیک
خوشه بندی مبتنی بر جزءبندی
خوشه تلاطم
خوشه جغرافیایی
خوشه زمین لرزه
خوشه مانند
خوشه های ناهمگن
خوشهای
خوشهکرده
خوشوقت
خوشوقتی
خوشی
خوشی و نشاط
خوشی کردن
خوشیآور
خوف
خوف کردن
خوفناک
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید